در درس قبلی از سلسله بحثهای کمال طلبی، به عوارض منفی کمال طلبی رسیدیم و مواردی از اثرات نامطلوب این الگوی نگرش و رفتار را در زندگی انسانهای کمال طلب با هم مرور کردیم.
قرار است در ادامهی مسیر درس کمال طلبی، به راهکارهای عملی و اجرایی برای مواجهه با این ویژگی و مدیریت درست آن، بپردازیم. اما قبل از وارد شدن به این موضوع، مرور چند نمونه پرسشنامه کمال طلبی میتواند برای ایجاد تصویر بهتری از صورت مسئله مفید باشد.
همیشه مرور کردن پرسشنامهها و ابزارهای سنجش، میتوانند یک کارکرد مهم و ارزشمند برای ما داشته باشند:
بر اساس سوالات مختلفی که در پرسشنامهها مشاهده میکنیم، به درک بهتر و جامعتری از یک مفهوم دست پیدا کنیم.
پرسشنامههای متعددی درباره کمال طلبی طراحی گردیده و استاندارد شدهاند. هر یک از این پرسشنامهها برای یک کارکرد متفاوت مورد استفاده قرار میگیرند. پرسشنامهای که در این درس برای کمال طلبی مورد بررسی قرار میدهیم، APS-R نامیده میشود. APS مخفف این عبارت است: Almost-Perfect-Scale
در بسیاری از پرسشنامهها از جمله این پرسشنامه کمال طلبی، کلمهی R در انتهای عنوان پرسشنامه، از نخستین حرف Revised به معنای «بازنگری شده» اقتباس شده است. به معنای اینکه شکل قدیمی پرسشنامه طراحی شده و مدتی مورد استفاده قرار گرفته است و بعد به تدریج، شکل اصلاح شدهی آن تنظیم و منتشر شده است.
این پرسشنامه کمال طلبی، بیش از آنکه برای سنجش میزان کمال طلبی مورد استفاده قرار بگیرد، برای متمایز کردن شکل مثبت کمال طلبی (Adaptive Perfectionism) و شکل منفی آن (Maladaptive Perfectionism) به کار برده میشود.
بد نیست همینجا به نظر پروفسور پاول هویت – صاحب نامترین فرد در حوزه مطالعات کمال طلبی – اشاره کنیم که تاکید میکند: با تعریفی که من از کمال طلبی میشناسم، کمال طلبی مثبت و منفی نداریم. تلاش برای رشد و پیشرفت، بحثی جدا از کمال طلبی است. کمال طلبی یک بیماری مشخص با عوارض منفی است که از داشتن استانداردهای بالا حاصل میشود.
اما از سوی دیگر، منابع معتبر اعلام میکنند که جمع بزرگی از دانشمندان این حوزه، امروز وجود طبقه بندی مثبت و منفی در مورد کمال طلبی را پذیرفتهاند. در این نوع اختلاف نظرها،این وبلاگ همواره سیاست خودش را دنبال میکند و به جای بحث روی واژهها، به مفاهیم توجه بیشتری نشان میدهد.
به هر حال، به نظر میرسد استانداردهای بالا، همیشه به بیماری و ناامیدی و شکست و از بین رفتن عزت نفس منجر نمیشوند. میتوانیم مثل پاول هویت، بگوییم: برخی کمال طلب هستند و برخی کمال گرا و تعالی خواه. ممکن هم هست مانند برخی دیگر از دانشمندان بگوییم: برخی کمال طلبی مثبت هستند و برخی کمال طلب منفی.
در صورتی که تصمیم داشتید پرسشنامه کمال طلبی زیر را در مورد خودتان تکمیل کنید، حتماً این نکته را مد نظر داشته باشید که در بسیاری از پرسشنامهها و ابزارهایی از این دست، سوالات مشابه ممکن است با تفاوت جزیی در بخشهای مختلف پرسشنامه تکرار شوند. به جای اینکه برگردید و جستجو کنید که این پرسش قبلاً به چه شکلی و با چه کلماتی در پرسشنامه مطرح شده و شما چه پاسخی به آن دادهاید، هر بار در مواجهه با هر سوال، مستقل از تمام خاطرات قبلی و سوالات گذشته، به دقت فکر کنید و تمرکز کنید و پاسخ آن پرسش را مشخص کنید:
لینک مربوط به دانلود پرسشنامه APSR
همهی کسانی که کمال طلب هستند در شاخصهای استاندارد و نظم نمرات بالایی به دست میآورند. اما تفاوت کمال طلبی مثبت و منفی، در نمرهی مربوط به شاخص تعارض یا به اصطلاح Discrepancy است.
امتیاز پایین در شاخص تعارض نشان میدهد که فرد، استانداردهای بالایی برای خود تعیین میکند، برای کسب آن استانداردها هم تمام تلاش خود را به کار میگیرد. وقتی هم کار و تلاشش به پایان رسید، اگر هنوز با استانداردهای خودش فاصله داشت، احساس بدی ندارد و به روند عادی زندگی ادامه میدهد (شکل مثبت کمال طلبی).
اما امتیاز بالا در شاخص تعارض نشان میدهد که فرد وقتی به استانداردهای خود دست پیدا نکند، به حدی احساس منفی پیدا میکند که روی روحیه و احساس و نگرش او تاثیر میگذارد و در بلند مدت از کارایی او میکاهد.
توجه داشته باشید که حداکثر امتیاز در شاخص استانداردها ۴۹ ، شاخص نظم ۲۸ و در شاخص تعارض ۸۴ میباشد.
شاید بیان ژانت دویزه در کتاب Too Perfect بتواند به ما کمی در تفکیک این دو حالت کمک کند:
اجازه بدهید یک مثال ساده را با هم مرور کنیم.
مریم تصمیم میگیرد که پیاده روی را به بخشی از برنامه روزانهی خودش تبدیل کند. او با خودش قرار میگذارد که روزانه یک ساعت پیاده روی کند. پس از گذشت یک هفته میبیند که در هیچ روزی نتوانسته یک ساعت پیاده روی کند و متوسط زمان پیاده روی او، بیست دقیقه بوده است.
اگر مریم کمال طلب نباشد، احتمالاً زمان پیاده روی روزانه را به بیست دقیقه تعدیل خواهد کرد.
اکر کمال طلب منفی باشد، همان یک ساعت را حفظ میکند و هر روز هم همان بیست دقیقه پیاده روی را انجام میدهد و احساس بدی هم تجربه میکند.
اما اگر کمال طلب مثبت باشد، احتمالاً حالا که میبیند بیست دقیقه پیاده روی، به سادگی قابل دستیابی است، هدف خود را سی دقیقه پیاده روی تعیین میکند. او احساس خوبی دارد چون کمی از ناحیهی آسایش و راحتی خود فراتر رفته است. ضمن اینکه ممکن است پس از مدتی که پیاده روی برای او عادت شد و سی دقیقه پیاده روی، بخش ثابت برنامهی روزانه اش شد، به دلیل کمال طلب بودن، هدفش را یک گام بالاتر ببرد و پیاده روی چهل دقیقهای را به عنوان برنامه روزانه خود در نظر بگیرد.
کمال طلب مثبت، از استانداردی که به سادگی قابل دستیابی باشد، لذت نمیبرد.
تقسیمبندیهای مربوط به کمال طلبی و انسانهای کمال طلب، بسیار متفاوت و متنوع هستند. ما در درسهای بعدی هم برخی از آنها را مرور میکنیم. اما در نهایت آنچه برای ما مهم است، رسیدن به شکلی از الگوی رفتاری و نگرش است که از یک سو ما را در تلاش دائمی برای بهبود و تعالی کمک کند و از سوی دیگر، تبعات منفی و خستگی و ناامیدی و سرخوردگی را هم به حریم زندگی ما وارد نکند.
- ۰ نظر
- ۱۸ بهمن ۹۵ ، ۰۹:۳۲